۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

الان لج منو گرفته یا من لجم گرفته؟...

لجم گرفته و عصبانیم چون هیچ کس نفهمه من چی میگم(تقصیر کسی نیست خودمم نمی فهمم) همه بی جنبه شدن با کسی نمیتونم حرف بزنم.چقدر الان دلم برای چند روز برم یه جایی که نه کسی منو بشناسه و نه من کسی رو بشناسم.کاش یه نفر بود که مثه آسپرین عمل میکرد.کاش الان خودم هشتصد تومن پول داشتم می رفتم سریع اون دوربینی که الان یه هفته است می خوامو میخریدم بعدم یه دو سه روز گم و گور میشدم تا دوباره اخلاقم شبیه آدمیزاد بشه...
توجه:
(این چیزایی که نوشتم هیچ ربطی به دوستام و آشناهام وهر کی که منو می شناسه نداره.لطفا کسی توهم نزنه که من با اونم...)

هیچ نظری موجود نیست: